نوشته شده توسط : بددهن

با من تماس جنسی نگیر، smsبده!



:: موضوعات مرتبط: عرفان ِ چاله میدونی , کیمیای سعادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 258
|
امتیاز مطلب : 109
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : 2 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بددهن

گفته اند که رند پسری به بلوغ همی رسیدی و ختنه نشدی. پدر از غفلتش پشیمان شدی و قصد وی همی کردی.پسر از بیم مال خود فغان برآوردی و به بازار همی گریختی و پدر نیز از قفا عزم تاراج عصمت وی کردی ودویدندی!دویدنی! در این میان ختّانی* که بر دکّان همی مگس می پراندی گریبان پسر را بگرفت و بر در دکان بر زمین کوفت. پسر روی بر گرداند و در وی نیک نگریست،سبیل از بنا گوش در رفته  بود و به فربه گی به غایت فیروزآبادی می نمود.،عرق از جبین پسر بخت برگشته جاری همی گشت و آب دهانی فرو همی برد و رو به ختّان  گفت: چه شد که آن خود نمیبینی و عزم این ما میکنی؟شرط مردانگی نه این است که عرصه بر بیچارگان تنگ کنی و ببری . چنان که گفته اند:

تیغ تیزی گر به دستت داد چرخ روزگار          هرچه می خواهی ببر اما نبر مال کسی

ختّان دستی بر سبیل کشید و بر سَبیل فرافکنی گام زد و بگفت: نمی برم بل هدفمندش میکنم! که در هدفمندی فوایدی است بسیار.

پسر که مال خود بر تیغ لابدّ زمانه دید از فرط استیصال نعره ای بزد وبمرد.

این نه آداب در هدفمندیست       بردن مال ما هنر مندیست؟  

 

*ختان: بسیار ختنه کننده،کسی که در آلت دیگران طمع ورزد 



:: موضوعات مرتبط: عرفان ِ چاله میدونی , کیمیای سعادت , ,
:: بازدید از این مطلب : 373
|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : 24 مهر 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد